یادته یه روز بهم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده ...گفتم اگه بارون نیامد چی؟ گفتی اگه چشمای تو بباره آسمون گریش میگیره ...گفتم :یه خواهش دارم وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار . گفتی به چشم ... حالا من دارم گریه میکنم و آسمون نمیباره ........تو هم اون دور دورا ایستادی به من میخندی ...